تولد امام هادی (ع) مبارک

ولادت امام
نام شریف دهمین امام شیعیان حضرت امام هادی علیه السلام، علی است. در میان القاب فراوان آن امام، «هادی» شهرت بیشتری دارد. کنیه امام هادی علیه السلام ابوالحسن است. سال ولادت حضرت هادی ۲۱۲ یا ۲۱۴ هـ.ق است و محل ولادتش، جایی به نام صریا در نزدیکی مدینه .
پدر بزرگوار امام هادی، حضرت امام محمد جواد علیه السلام است و مادر بزرگوارش بانویی به نام سمانه مغربیه. از دوران کودکی امام هادی جز چند واقعه، چیزی در تاریخ ثبت نشده است. با شهادت امام جواد علیه السلام در سال ۲۲۰ هـ.ق، حضرت هادی در سن هشت یا شش سالگی به امامت رسیدند.
اگر چه حضرت هادی ۴۲ سال بیشتر عمر نکرد، اما دوران ۳۴ ساله امامت او نسبت به دوران امامت برخی دیگر از ائمه علیهم السلام طولانیتر است. پدر بزرگوار امام هادی علیه السلام در مواردی به امامت فرزندش تصریح فرموده است. امام هادی بهدلیل قابلیت و لیاقت و عنایت الهی، از جایگاهی رفیع نزد خداوند برخوردار است.
امامت در کودکی و حاکمان معاصر
دوران امامت حضرت هادی علیه السلام همزمان بود با سلطهی شش تن از حاکمان عباسی، و همین موضوع، شرایط ویژهای را برای او ایجاد کرد. از طرفی امام می بایست در شرایط خفقان و ارعاب حکومت عباسی، به رسالت الهی خویش عمل کند که ارتباط با یاران و دوستان و هدایت آنان گوشهای از این رسالت مهّم محسوب میشد؛ و از طرفی به گونهای عمل کند که حساسیّت حاکمان عباسی برانگیخته نشود .
بر این اساس دوران سی و چهار ساله امامت امام هادی اگر چه طولانی است اما وی به علت محدودیتهای ایجادشده از ناحیه حاکمان عباسی، پیوسته در مراکز نظامی تحت نظر و مراقبت ویژه بود و کمتر امکان ارتباط علنی و آزاد با یارانش را داشت .
تبعید امام به سامراء ، یکی از از فشارهایی است که حکومت عباسی علیه وی اعمال کرده بود؛ و علت این که به امام هادی و نیز به فرزندش امام حسن عسکری علیه السلام عسکرین می گویند حضور اجباری و ناخواسته این دو بزرگوار در محلّههای نظامی و تحت مراقبت نیروهای امنیتی و دستگاه ستمپیشهی عباسی بوده است.
فضایل امام
در چنین وضعیتی، امام هادی علیه السلام به تناسب موقعیتهای مختلف مکانی و زمانی، گاهی با استفاده از نفوذ معنوی و تاثیر فوقالعاده نفسانی خویش صحنه هایی را برای اتمام حجت و تبیین حق و هدایت افراد به تماشا میگذاشتند.
درایت و بینش توحیدی و برخورد اصولی و حکیمانه امام در زمان حکومت عباسیان باعث شد که دقیقترین و عالیترین معارف توحیدی و اعتقادی برای جهان اسلام به یادگار بماند.
گذشته از پاسخ امام هادی علیه السلام به پرسشهای گوناگون مردم و نیز احتجاجات آن حضرت در زمینههای مختلف، زیارت معروف به جامعه کبیره که معرّفی و تبیین مقامات امامان معصوم علیهم السلام است نیز از سخنان ارزشمند بهجا مانده از آن امام بزرگوار است.
حضرت هادی همچون سایر امامان شیعه در دوران امامت خود نمونههای فراوانی از معجزات ، مکارم اخلاق، استجابت دعاها. کلمات و سخنان حکیمانه آموزنده و حیاتبخش در زمینه های متنوع را در تاریخ به ثبت رساندند.
نام شریف دهمین امام شیعیان حضرت امام هادی علیه السلام، علی است. در میان القاب فراوان آن امام، «هادی» شهرت بیشتری دارد. کنیه امام هادی علیه السلام ابوالحسن است. سال ولادت حضرت هادی ۲۱۲ یا ۲۱۴ هـ.ق است و محل ولادتش، جایی به نام صریا در نزدیکی مدینه .
پدر بزرگوار امام هادی، حضرت امام محمد جواد علیه السلام است و مادر بزرگوارش بانویی به نام سمانه مغربیه. از دوران کودکی امام هادی جز چند واقعه، چیزی در تاریخ ثبت نشده است. با شهادت امام جواد علیه السلام در سال ۲۲۰ هـ.ق، حضرت هادی در سن هشت یا شش سالگی به امامت رسیدند.
اگر چه حضرت هادی ۴۲ سال بیشتر عمر نکرد، اما دوران ۳۴ ساله امامت او نسبت به دوران امامت برخی دیگر از ائمه علیهم السلام طولانیتر است. پدر بزرگوار امام هادی علیه السلام در مواردی به امامت فرزندش تصریح فرموده است. امام هادی بهدلیل قابلیت و لیاقت و عنایت الهی، از جایگاهی رفیع نزد خداوند برخوردار است.
امامت در کودکی و حاکمان معاصر
دوران امامت حضرت هادی علیه السلام همزمان بود با سلطهی شش تن از حاکمان عباسی، و همین موضوع، شرایط ویژهای را برای او ایجاد کرد. از طرفی امام می بایست در شرایط خفقان و ارعاب حکومت عباسی، به رسالت الهی خویش عمل کند که ارتباط با یاران و دوستان و هدایت آنان گوشهای از این رسالت مهّم محسوب میشد؛ و از طرفی به گونهای عمل کند که حساسیّت حاکمان عباسی برانگیخته نشود .
بر این اساس دوران سی و چهار ساله امامت امام هادی اگر چه طولانی است اما وی به علت محدودیتهای ایجادشده از ناحیه حاکمان عباسی، پیوسته در مراکز نظامی تحت نظر و مراقبت ویژه بود و کمتر امکان ارتباط علنی و آزاد با یارانش را داشت .
تبعید امام به سامراء ، یکی از از فشارهایی است که حکومت عباسی علیه وی اعمال کرده بود؛ و علت این که به امام هادی و نیز به فرزندش امام حسن عسکری علیه السلام عسکرین می گویند حضور اجباری و ناخواسته این دو بزرگوار در محلّههای نظامی و تحت مراقبت نیروهای امنیتی و دستگاه ستمپیشهی عباسی بوده است.
فضایل امام
در چنین وضعیتی، امام هادی علیه السلام به تناسب موقعیتهای مختلف مکانی و زمانی، گاهی با استفاده از نفوذ معنوی و تاثیر فوقالعاده نفسانی خویش صحنه هایی را برای اتمام حجت و تبیین حق و هدایت افراد به تماشا میگذاشتند.
درایت و بینش توحیدی و برخورد اصولی و حکیمانه امام در زمان حکومت عباسیان باعث شد که دقیقترین و عالیترین معارف توحیدی و اعتقادی برای جهان اسلام به یادگار بماند.
گذشته از پاسخ امام هادی علیه السلام به پرسشهای گوناگون مردم و نیز احتجاجات آن حضرت در زمینههای مختلف، زیارت معروف به جامعه کبیره که معرّفی و تبیین مقامات امامان معصوم علیهم السلام است نیز از سخنان ارزشمند بهجا مانده از آن امام بزرگوار است.
حضرت هادی همچون سایر امامان شیعه در دوران امامت خود نمونههای فراوانی از معجزات ، مکارم اخلاق، استجابت دعاها. کلمات و سخنان حکیمانه آموزنده و حیاتبخش در زمینه های متنوع را در تاریخ به ثبت رساندند.
همسر و فرزندان:
حضرت هادی علیه السلام حدود هجده سالگی یعنی تقریباَ در سال ۲۳۰ هـ. ق با زنی به نام حدیث یا سوسن ازدواج کرد که ثمره این ازدواج امام حسن عسکری علیه السلام است.
فرزندان دیگر امام هادی عبارتند از: حسین، محمد، جعفر و دختری به نام علیّه یا عایشه.
حضرت هادی علیه السلام برادری به نام موسی مبرقع دارد و نیز دو خواهر به نامهای فاطمه وامامه.
امام هادی سرانجام پس از ۴۲ سال زندگی سراسر رحمت و برکت در سال ۲۵۴ هـ. ق در سامراء توسط حاکمان ستمگر عباسی به شهادت رسید و در همان شهر به خاک سپرده شد.
حضرت هادی علیه السلام حدود هجده سالگی یعنی تقریباَ در سال ۲۳۰ هـ. ق با زنی به نام حدیث یا سوسن ازدواج کرد که ثمره این ازدواج امام حسن عسکری علیه السلام است.
فرزندان دیگر امام هادی عبارتند از: حسین، محمد، جعفر و دختری به نام علیّه یا عایشه.
حضرت هادی علیه السلام برادری به نام موسی مبرقع دارد و نیز دو خواهر به نامهای فاطمه وامامه.
امام هادی سرانجام پس از ۴۲ سال زندگی سراسر رحمت و برکت در سال ۲۵۴ هـ. ق در سامراء توسط حاکمان ستمگر عباسی به شهادت رسید و در همان شهر به خاک سپرده شد.
امام هادی در مجلس بی ادبان و هتاکان تاریخ
به متوکل عباسی خبر دادند که در منزل امام هادی، اسلحه و نوشتهها و اشیای دیگری است که از شیعیانش در قم به او رسیده و امام عزم شورش بر ضد حکومت دارد. متوکل گروهی را به منزل آن حضرت فرستاد. شبانه به خانه امام هجوم آوردند ولی چیزی پیدا نکردند. آنگاه امام را در اطاقی تنها دیدند در حالی که در را بر روی خود بسته، لباسی پشمینه بر تن کرده، روپوشی بر سر انداخته و بر زمینی مفروش از شن و ماسه نشسته و به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است.
امام را در همان حال نزد متوکل بردند و گفتند: در خانهاش چیزی نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم که قرآن میخواند.
متوکل چون امام را دید، عظمت و هیبت امام او را فرا گرفت و بیاختیار به حضرت احترام گذاشت و ایشان را در کنار خود نشاند. جام شرابی را که در دست داشت، به آن حضرت تعارف کرد! امام عذر خواست و گفت: گوشت و خون من با چنین چیزی آمیخته نشده است، مرا معاف دار. متوکل منصرف شد و گفت: شعری بخوان!
امام گفت: شعر چندانی از بر نیستم.
متوکل اصرار کرد و گفت: باید بخوانی!
امام این اشعار را خواند:
* زمامداران جهانخوار و مقتدر، بر بلندای کوهها شب را به سحر آوردند، در حالی که مردان نیرومندی از آنان پاسداری میکردند، ولی آن قله کوهها برایشان سودی نداشت و نتوانست آنها را از مرگ برهاند.
* آنان بعد از مدتها عزت از جایگاههای امن پایین کشیده شدند و در گورها جای گرفتند؛ چه اقامتگاه و آرامگاه بد و ناپسندی!
* پس از آن که در قبرهای خود قرار گرفتند، فریادگری بانگ زد: کجا رفت آن دستبندها، تاجها، و لباسهای فاخر؟
* کجاست آن چهرههای در ناز و نعمت پرورش یافته که به احترامشان پردهها میآویختند؟ (بارگاه و پرده و دربان داشتند؟)
* گور به جای آنها جواب میدهد: اکنون کرمها بر سر خوردن آن چهرهها با هم میستیزند!
* آنها مدت درازی در دنیا خوردند و آشامیدند ولی امروز پس از آن همه عیش و نوش، خودشان خوراک کرمها و حشرات گور شدهاند!
* چه بسیار کاخها ساختند تا آنها را از گزند روزگار حفظ کند، ولی سرانجام خانهها و خانوادهها را ترک گفتند و به خانه گور شتافتند.
* چه اموال و ذخائری انبار کردند، ولی همه آنها را برای دشمنانشان بر جای گذاشتند.
* عاقبت خانهها و کاخهای آباد آنها به ویرانه تبدیل شد و ساکنان آن به سوی گورهای تاریک شتافتند.
تأثیر کلام امام چنان بود که متوکل و حاضران مجلس به شدت گریستند
امام هادی (علیه السلام) می فرمایند:
لو سلک الناس وادیا شعبا لسلکت وادی رجل عبد الله وحده خالصا؛
اگر همه مردم مسیری را انتخاب کنند و در آن گام نهند ، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت .
بحار الانوار ، ج 78 ، ص 245
به متوکل عباسی خبر دادند که در منزل امام هادی، اسلحه و نوشتهها و اشیای دیگری است که از شیعیانش در قم به او رسیده و امام عزم شورش بر ضد حکومت دارد. متوکل گروهی را به منزل آن حضرت فرستاد. شبانه به خانه امام هجوم آوردند ولی چیزی پیدا نکردند. آنگاه امام را در اطاقی تنها دیدند در حالی که در را بر روی خود بسته، لباسی پشمینه بر تن کرده، روپوشی بر سر انداخته و بر زمینی مفروش از شن و ماسه نشسته و به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است.
امام را در همان حال نزد متوکل بردند و گفتند: در خانهاش چیزی نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم که قرآن میخواند.
متوکل چون امام را دید، عظمت و هیبت امام او را فرا گرفت و بیاختیار به حضرت احترام گذاشت و ایشان را در کنار خود نشاند. جام شرابی را که در دست داشت، به آن حضرت تعارف کرد! امام عذر خواست و گفت: گوشت و خون من با چنین چیزی آمیخته نشده است، مرا معاف دار. متوکل منصرف شد و گفت: شعری بخوان!
امام گفت: شعر چندانی از بر نیستم.
متوکل اصرار کرد و گفت: باید بخوانی!
امام این اشعار را خواند:
* زمامداران جهانخوار و مقتدر، بر بلندای کوهها شب را به سحر آوردند، در حالی که مردان نیرومندی از آنان پاسداری میکردند، ولی آن قله کوهها برایشان سودی نداشت و نتوانست آنها را از مرگ برهاند.
* آنان بعد از مدتها عزت از جایگاههای امن پایین کشیده شدند و در گورها جای گرفتند؛ چه اقامتگاه و آرامگاه بد و ناپسندی!
* پس از آن که در قبرهای خود قرار گرفتند، فریادگری بانگ زد: کجا رفت آن دستبندها، تاجها، و لباسهای فاخر؟
* کجاست آن چهرههای در ناز و نعمت پرورش یافته که به احترامشان پردهها میآویختند؟ (بارگاه و پرده و دربان داشتند؟)
* گور به جای آنها جواب میدهد: اکنون کرمها بر سر خوردن آن چهرهها با هم میستیزند!
* آنها مدت درازی در دنیا خوردند و آشامیدند ولی امروز پس از آن همه عیش و نوش، خودشان خوراک کرمها و حشرات گور شدهاند!
* چه بسیار کاخها ساختند تا آنها را از گزند روزگار حفظ کند، ولی سرانجام خانهها و خانوادهها را ترک گفتند و به خانه گور شتافتند.
* چه اموال و ذخائری انبار کردند، ولی همه آنها را برای دشمنانشان بر جای گذاشتند.
* عاقبت خانهها و کاخهای آباد آنها به ویرانه تبدیل شد و ساکنان آن به سوی گورهای تاریک شتافتند.
تأثیر کلام امام چنان بود که متوکل و حاضران مجلس به شدت گریستند
امام هادی (علیه السلام) می فرمایند:
لو سلک الناس وادیا شعبا لسلکت وادی رجل عبد الله وحده خالصا؛
اگر همه مردم مسیری را انتخاب کنند و در آن گام نهند ، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت .
بحار الانوار ، ج 78 ، ص 245
+ نوشته شده در چهارشنبه دهم آبان ۱۳۹۱ ساعت 10:2 توسط مدیر
|